چشم به راه سپيده
نوشته شده توسط : feraghat90

غايبت ناميده اند، چون «ظاهر» نيستي، نه اين كه «حاضر» نباشي. «غيبت» به معناي «حاضرنبودن»، تهمت ناروائي است كه زده اند. آنان كه بر اين پندارند، فرق ميان «ظهور» و «حضور» را نمي دانند، آمدنت كه در انتظار آنيم به معناي «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت كه هر صبح و شام تو را مي خوانند، ظهورت را از خدا مي طلبند نه حضورت را. وقتي ظاهر مي شوي، همه انگشت حيرت به دندان مي گزند با تعجّب مي گويند كه تو را پيش از اين هم ديده اند. راست مي گويند، چرا كه همیشه در ميان مائي، زيرا امام مائي. جمعه كه از راه مي رسد، صاحبدلان «دل» از دست مي دهند و قرار از كف مي نهند و قافله دل هاي بي قرار روي به قبله مي كنند و آمدنت را به انتظار مي نشينند ... اينك اي قبله هر قافله، اي «شبروان را مشعله»، در آستانه آدينه هاي سبز مکرر این دوران با دلدادگاني از خيل منتظران بی قرارت، سرود انتظار را زمزمه مي كنيم:

http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpgred rose animated   http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpg

يك قدم مانده به او
داشتم كنج حرم، جامعه را مي خواندم
برگ در برگ مفاتيح پر از شبنم شد
يازده پله زمين رفت به سوي ملكوت
يك قدم مانده به او كار جهان در هم شد

انتظار ظهور

              red rose animatedred rose animatedred rose animated

غايبت ناميده اند، چون «ظاهر» نيستي، نه اين كه «حاضر» نباشي. «غيبت» به معناي «حاضرنبودن»، تهمت ناروائي است كه زده اند. آنان كه بر اين پندارند، فرق ميان «ظهور» و «حضور» را نمي دانند، آمدنت كه در انتظار آنيم به معناي «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت كه هر صبح و شام تو را مي خوانند، ظهورت را از خدا مي طلبند نه حضورت را. وقتي ظاهر مي شوي، همه انگشت حيرت به دندان مي گزند با تعجّب مي گويند كه تو را پيش از اين هم ديده اند. راست مي گويند، چرا كه همیشه در ميان مائي، زيرا امام مائي. جمعه كه از راه مي رسد، صاحبدلان «دل» از دست مي دهند و قرار از كف مي نهند و قافله دل هاي بي قرار روي به قبله مي كنند و آمدنت را به انتظار مي نشينند ... اينك اي قبله هر قافله، اي «شبروان را مشعله»، در آستانه آدينه هاي سبز مکرر این دوران با دلدادگاني از خيل منتظران بی قرارت، سرود انتظار را زمزمه مي كنيم:

گريه مي كنم
هر جمعه از شروع سحر در غياب تو
يك ريز تا نماز عشا گريه مي كنم

http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpg

يك قدم مانده به او
داشتم كنج حرم، جامعه را مي خواندم
برگ در برگ مفاتيح پر از شبنم شد
يازده پله زمين رفت به سوي ملكوت
يك قدم مانده به او كار جهان در هم شد

چقدر مانده؟
گفتند كه تك سوار ما در راه است
از اول صبح چشممان بر راه است
از يازدهم دوازده قرن گذشت
با ساعت تو چقدر ديگر راه است؟

http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpg

آموزش منتظر نشستن
راحت همگي به راحتي تن داديم
يك مشت شعار نامعين داديم
هر هفته غروب جمعه ها ما تنها
آموزش منتظر نشستن داديم

بلاي هجران
تو هم يك گوشه چشمي به ما كن
نگاهي هم به اين بيچاره ها كن
بلاي هجر ما را مبتلا كرد
عنايت كن زما دفع بلا كن

http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpg

به جان او
ما عاشق بي قرار ياريم همه
بر درد فراق او دچاريم همه
از پاي به جان او نخواهيم نشست
تا سر به قدومش نگذاريم همه

چهره پنهاني
بدم در جان، دم رحمانيت را
عيان كن چهره پنهانيت را
به لب جانم رسيد از دوري تو
نشانم ده رخ نورانيت را

http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpg

نجات غريق
كشتي شكسته ايم، نجات غريق كو؟
ناجي ما ز بحر مخوف و عميق كو؟
از غصه فراق رسيده است جان به لب
يا رب شريك قصه و يار شفيق كو؟

http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpgred rose animated   http://images.weddingclipart.com/images/1/a0130108aa/img_a0130108aa1.jpg

يك قدم مانده به او
داشتم كنج حرم، جامعه را مي خواندم
برگ در برگ مفاتيح پر از شبنم شد
يازده پله زمين رفت به سوي ملكوت
يك قدم مانده به او كار جهان در هم شد

انتظار ظهور

http://feraghat90.blogfa.com/post-1156.aspx

       

kayhannews.ir

 انتظار, چشم به راه سپيده





:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 شهريور 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: