عظمت ماه مبارک رمضان(2)
نوشته شده توسط : feraghat90

 http://feraghat90.blogfa.com/post-1160.aspx


 

 

ارزش و جایگاه روزه
اول می گوید: فلان بانک ده میلیون وام می دهد، دوم اینکه این بانک جایزه می دهد. حالا شرایط قسطش زیاد است، سفته می خواهد، فلان قدر باید سپرده گذاری کنی. همیشه اول ارزش یک کاری را بیان می کنند، بعد شرایطش را می گویند. حدیث اول جایگاه را گفته و دومی شرایط و ضوابط را بیان کرده است.عزیزان من! پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «أُعْطِیَتْ أُمَّتِی فِی شَهْرِ رَمَضَانَ خَمْساً لَمْ یُعْطَهُنَّ أُمَّةُ نَبِیٍّ قَبْلِی»؛ خداوند به امت من در ماه رمضان پنج جایزه داده که امت های پیشین این جایزه را به این شکل نداشتند. این پنج جایزه چیست؟ فرمودند: «أمَّا وَاحِدَةٌ»، یکی از این جایزه ها این است: «فَإِذَا کَانَ أَوَّلُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ»، وقتی شب اول ماه رمضان و روز اول ماه رمضان آغاز می شود «نَظَرَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ وَ مَنْ نَظَرَ اللهُ إِلَیْهِ لَمْ یُعَذَّبْهُ أَبَدا»، خدا به آنها نگاه و نظر لطف می اندازد، این خیلی مهم است. شما در مناجات شعبانیه چه می گفتید؟ می گفتید: «اُنْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَک»؛ خدایا به من نگاه کن.

تفاوت نظر با رؤیت
نظر با رؤیت فرق می کند، رؤیت و نظر هر دو به معنی نگاه کردن است. در قرآن گاهی می فرماید: «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأنَّ اللهَ یَریٰ»[13]؛ خدا همه را می بیند. اما نظر غیر از رؤیت است. من همۀ شما را دارم می بینم، این رؤیت است. به یکی توجه می کنم می گویم: آقا بعد از منبر بیا کارت دارم. این نظر می شود، نظر یعنی توجه خاص.صاحب کتاب «التحقیق»مرحوم آقای مصطفوی (ره) می گوید: «نظر»یعنی «رُؤیَت عَنْ تَحقِیقِ»، یعنی نگاه با دقت و نگاه با توجه. لذا ببینید خدا می فرماید: «أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ»[14]نمی گوید به شتر نگاه کنید، شتر را که همه می بینند. الان اگر یک کاروان شتر در خیابان بیاید و همه او را می بینند. روز عزاداری، تعزیه دارها شتر سوار می آیند،[15]همه شتر را می بینند، آن «یَرَی»نگاه کردن است. اما «یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ»نظر کردن به شتر یعنی نظر کردن به خلقت و آفرینش آن.نمی گوید غذایت را نگاه کن، چه کسی غذا می خورد بدون اینکه به آن نگاه کند؟! الان برای افطار جلوی شما غذا می گذارند به آن نگاه می کنید، پنیر می گذارید و بعد می خورید. این را نمی خواهد بگوید. می گوید: «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ»[16]ای انسان! به غذایت نگاه کن، نه اینکه نگاه کن ببین لقمه بزرگ است یا کوچک، و یا مثلاً از کدام قسمت مرغ استفاده کنید؟ از کدام قسمت گوشت استفاده کنید؟ چقدر برنج برایتان بکشند؟حضرت موسی  علیه السلام  نگفت: خدایا من می خواهم رؤیت کنم. گفت: خدایا می خواهم تو را ببینم. گفت: «رَبَّنَا»؛ خدایا افرادی که با من هستند، درخواست رؤیت کرده اند. خطاب شد: «لَن تَرَانِی»؛ رؤیت نمی شود ولی نظر و توجه می شود. «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ× إِلیٰ رَبَّهٰا نٰاظِرَةٌ»[17]در روایت داریم که روز قیامت مردم به خدا توجه می کنند.در حدیث دیگر داریم که وقتی شهید بر زمین می افتد «یَنْظُرُ فی وَجْهِ اللهِ»[18]؛ به چهرۀ خدا نگاه می کند. نظر، رؤیت حسی نیست. به عنوان مثال من الان دارم همۀ شما را می بینم. این رؤیت حسی است. ولی نظر، توجه و عنایت به کسی است. عنایت، غیر از نگاه حسی است. فرمود: اول ماه رمضان که فرا می رسد خداوند به روزه دار واقعی نظر می کند.حضرت شعیب  علیه السلام  دید که جوانی غرق در گناه و معصیت است، عرضه داشت: خدایا! این جوان با اینکه معصیت می کند، ولی می گوید امکانات خوبی دارد و از لحاظ جسمی سالم است؟ گاهی بعضی ها می پرسند: فلانی آدم بدی است ولی وضع زندگی اش خوب است، سالم است، خانه دارد. و یا مثلاً فلان منطقه با اینکه معصیت می کنند ولی وضع خوبی دارند، باران هم آمده است. و یا چرا من که مؤمنم بچه ام مریض است و گرفتارم؟! خطاب شد: «ای شعیب! به او بگو نظر و توجه ام را از قلبت گرفته ام،[19]قلبت واژگون است و قلبی که واژگون است دیگر شیرینی گفت و گو با من را احساس نمی کند». این همان بحث نظر و توجه است.

ماجرای دو نامه برای مرحوم فلسفی (ره)
خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که زبان گویای اسلام است. خوب است روز اول منبر یادی از ایشان بکنم. می فرمود: «یک روز دو نامه برای من آمد یکی از جانب حضرت امام (ره) از قم و دیگری از جانب حضرت آیة الله العظمی خویی از نجف – خدا همۀ ایشان را با صاحب این ماه محشور کند – ایشان می فرمود: «من هر دو نامه را دارم. حضرت آقای صدیقی که منبری هستند خدمتشان رسیده بود و گفتند: من نامه ها را دیدم. خلاصه دو نامه آمده بود شاید هر دو بی اطلاع از هم نوشته بودند. جالب این بود که مضمون هر دو نامه هم یکی بود. ایشان فرمودند: هر دو بزرگوار در نامه هایشان نوشته بودند: زبان گویای اسلام! حوزۀ نجف دارد از هم می پاشد، وضع طلاب و شیعیان در نجف خیلی خراب است. بازاری ها و پول دارها را جمع کن و به آن ها بگو که کمک کنند تا در مقابل حمله ای که دشمنان به اسلام دارند حوزه نیفتد. چیزی از حوزۀ نجف باقی نمانده و در حال فرو پاشی است و فقر بیداد می کند.آن زمان ایشان فرمودند: من هر دو نامه را برداشتم و آمدم قم خدمت حضرت آیة الله بروجردی – أعلی الله مقامه الشریف – که این مسجد و این محل به هر حال از برکات توجه و آثار ایشان ساخته شده است.[20]گفتم: صلاح می دانید من پول دارها و بازاری ها را جمع کنم؟ - آقای فلسفی در کارشان متبحر بودند – تا با یک سخنرانی یک عنایتی و یک توجهی به اینها بدهم. می گفت: ایشان سرش را پایین انداخت و گفت: خود می دانید. من مانع کار شما نمی شوم ولی دوست ندارم برای کار دین به کسی رو بیندازم. این حوزه صاحب دارد، ما هم صاحب داریم بالاخره خودشان توجه می کنند. حوزۀ شیعه نباید این طور ضعیف بماند.فرمودند: من از این سخن آیة الله بروجردی برداشت کردم که ایشان راضی نیست. چند روز بعد دوباره خدمت ایشان رفتم و دیدم خیلی شاد و خوشحال هستند، فرمودند: آقای فلسفی خوب شد نگفتید، الحمدلله حل شد. محترمانه هم حل شد. آن که باید می رساند، رساند. ما هم فرستادیم و ان شاءالله حوزۀ نجف از این وضعیت بیرون می آید».این همان توجه و نظر است. در طول تاریخ، مناعت طبع علما و بزرگان ما اجازه نداد به کسی رو بیندازند. به قول آن آقا که خودش هم روحانی نیست، در یکی از آثارش می گوید: روحانیون هیچ قرارداد استعماری را امضاء نکردند، علمای دین امضاء نکردند آزاد بودند. درِ خانۀ هیچ کس را نزدند که آقا بیا خمست را بده! کدام نمایندۀ مرجع درِ خانۀ شما آمده؟! بحمدالله این سیر خودجوش بوده و هست.این همان است که اگر کسی اول رمضان را درک کند خدا به او نظر می کند. عزیزان، قدر این کلمه را بدانید در مناجات شعبانیه می گوییم: «فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ»؛ خدایا نظر تو برنگردد. در حدیث داریم کسی که خدا از او رو برگرداند شیطان زود به او نظر می کند. چرا؟ اینهایی که از انقلاب بر می گردند و می روند به کشورهای بیگانه پناهنده می شوند مخصوصاً اگر کسی سرش به تنش بیارزد دانشمندی باشد فوری جذبش می کنند. اگر نظر خدا برگشت به خودت واگذار می شوی و شیطان جذبت می کند. نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «فرد روزه دار پنج جایزه دارد:

1- نظر خدا
2- اشاره کردم که «الْمَلاَئِکَةَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُمْ فِی لَیْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ»، تمام شبانه روز ماه رمضان ملائکه برای روزه دار طلب مغفرت می کنند و می گویند: خدایا او را بیامرز.
3- فرمود: «یَأْمُرُ جَنَّتَهُ»خداوند در اول ماه رمضان به بهشت فرمان می دهد: «تَزَیَّنِی لِعِبَادِی»؛ خودت را برای بندۀ من زینت کن.

تا عمر تمام نشود نمی میری
خدا رحمت کند مرحوم آقا سید احمد خوانساری را – که قبرش همین بالا سر حرم حضرت معصومه  علیه السلام  است – بسیار آدم بزرگ و عجیبی بود، حالات زیادی داشت. ایشان فرموده بود: من در جلسه ای عزرائیل را دیدم، خیلی زیبا بود. گفته بود: چطور است که مردم از عزرائیل خوششان نمی آید. من در عمرم کسی را به زیبایی عزرائیل ندیده بودم. مرحوم آقا سید احمد خوانساری که سند این مطلب است فرموده بود که: من با عزرائیل گفت و گو کردم، گفتم: چرا سراغ من نمی آیید من خیلی پیر شده ام؟ - نود و هشت سال عمرش بود و زمان امام (ره) از دنیا رفت – ایشان گفت: نگاهی کرد و گفت: آن فرشته ای که رزق تو را می دهد هنوز ته صندوقچه اش مقداری از رزق تو هست؛ تا تمام نشود من مأموریت ندارم».

4- فرموده است: وقتی ماه تمام شود و بنده از این ماه عبور کند «فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ»؛ آخرین شب ماه رمضان «غَفَرَ لَهُمْ جَمِیعاً»، خداوند همه گناهانش را می آمرزد. کسی بلند شد و گفت: آیا منظورتان شب قدر است؟ فرمود: نه، شب عید؛ چون مزد کار را آخرش می دهند.

5- فرمود: بوی دهان آنها که به ظاهر بوی خوشی نیست نزد خدا مانند مشک و عنبر است.[21]

اما شرط این پنج جایزه: پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «مَن تَمَسَّکَ فی شَهرِ رَمَضانَ». این وام مبلغش خیلی بالا است ولی ضامن می خواهد تا به بهشت بگویند آماده شو، ملائکۀ شب و روز برایت دعا کنند، نظر لطف به تو بیندازد، و شب آخر ماه رمضان بخشیده شوی. اولی اش کافی است «ینظرالله»خدا لطف می کند.

شرایط روزه 

پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «اِنَّ مَن تَمَسَّکَ فی شَهرِ رَمَضانَ بِسِتً خِصَالٍ»، شش ضامن می خواهد، شش شرط دارد، شش مدرک می خواهد، حال اگر کسی شش مدرک را ارائه کرد: «غَفَرَاللهُ لَهُ ذُنوبَهُ»، آن جایزه ها را به او می دهیم. آن شش مدرک عبارتند از:

1- «أن یَحفَظَ دینَهُ»، دینش را حفظ کند و نگذارد دین و اعتقاداتش ضعیف شود.
2- «وَ یَصُونَ نَفسَه»؛ خودش را کنترل کند. در بازار، در خیابان، در کوچه، در این دنیایی که فتنه ها و آماج معصیت رو آورده، خودش را حفظ کند.
3- «وَ یَصِلَ رَحِمَهُ»؛ در ماه رمضان به رحمش سر بزند، ماه رمضان ماه رفع کدورت است. تنظیم کند شب ها به خانۀ بستگان برود و کدورت ها را دور بریزد.
4- «وَ لا یُؤذِیَ جَارَهُ»؛ همسایه اش را اذیت نکند. با بوق ماشینش،با داد و فریاد بچه اش درکوچه، آزار ندهد.
5- «یَرعَی إخْوانَهُ»؛ حقوق مردم را رعایت کند.
6- «وَ یَخزُنَ لِسَانَهُ»؛ زبانش را کنترل کند.[22]

سه مورد از این شش مورد که بیان شد به حق مردم بر می گردد: رحم، همسایه و مراعات مردم، و سه مورد دیگر مربوط به خود انسان می شود: کنترل زبان، حفظ دین و نگهداری خویش. حضرت فرمود: اگر کسی در ماه رمضان به این شش ویژگی دست یابد جایزه هایی را که گفته شد می برد و بهره مند می شود.تا چشم روی هم بگذارید ماه رمضان تمام می شود، تا به خود بجنبید می بینید رجب رفت، شعبان رفت. و روز اول رمضان آغاز شد. رمضان آداب دارد دو رکعت نماز شکر بخوانید. عزیزان من! حدیثی داریم که اگر افطار و سحر را با خواندن «انّا اَنْزَلناه»شروع کنید، خداوند میان سحر و مغرب پاداش شهدا را به شما می دهد.روایت داریم هر کس وقت افطار صدقه بدهد اگر چه به اندازۀ یک قرص نان، برای او تبدیل به حجابی از آتش می شود.

حالت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در ماه رمضان
روایت داریم پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم وقتی ماه رمضان می شد، «تغیَّر لونه»؛ رنگشان عوض می شد، نمازشان زیاد می شد. باید در ما یک تحولی پیدا شود. رمضان دانشگاه انسان سازی و خودسازی است به شرط اینکه در دانشگاه ثبت نام کنی، واحد بگیری و به قول دانشجوها خوب هم واحد بگذرانی وگرنه دانشجویی که واحد نگذراند حذف می شود و اگر واحد بگیرد، ولی نمره نیاورد باز هم حذف می شود. در این دانشگاه انسان سازی خودمان را برای اصلاحات آماده کنیم.من چون روز اول ماه بود این مطالب را گفتم. بحث ما در این نیمۀ ماه رمضان که در خدمت شما هستیم، بحث قرآن درمانی است. می خواهیم ان شاءالله دردهای اجتماعی و فردی را مطرح کنیم و راهکارش را از قرآن بگوییم. از این رو بحث ما امسال با عنوان: قرآن و درمان دردهای روحی است.

سیره علامه طباطبایی
ماه رمضان، ماه ولایت هم هست. مرحوم شهید مطهری (ره) می فرماید: «علامه طباطبایی (ره) هنگام افطار می آمد کنار ضریح حضرت معصومه  علیها السلام  ضریح حضرت را می بوسید و بعد می رفت خانه افطار می کرد. ایشان می فرمود: علامه طباطبایی (ره) همۀ افطارها را با بوسه به حرم حضرت معصومه  علیها السلام  باز می کرد».

روضۀ علی اصغر  علیه السلام
عزیزان من! همین روز اول ماه از همین جا دلهایمان را روانۀ کربلا و مضجع شریف ابا عبدالله  علیه السلام  می کنیم. عزیزانی که بچه های تازه به تکلیف رسیده دارند، دختر هشت نه ساله، پسر چهارده پانزده ساله دارند، امسال روزه می گیرند می دانند من چه می گویم. روزها کمی طولانی شده حدود شانزده ساعت است و هوا هم گرم است به خصوص غروب که می شود این بچه ها خیلی تشنه می شوند. تشنگی سخت است ولی آدم بزرگ غالباً تحمل می کند. شما دیده اید وقتی آدم بزرگ نگاهش به آب می افتد می گوید روزه ام. تحمل می کند و دم بر نمی آورد. اما اگر بچۀ سال اولی داشته باشید که امسال روزه گرفته به خصوص دختر بچه ها مرتب لیوان آب را بر می دارند، شکمشان را به ظرف آب می زنند، مدام سؤال می کنند: مادر کی افطار می شود؟ می شود آب بخورم؟ چون تأثیر تشنگی در بچه ها زیاد است. نمی دانم به روضه من منتقل شدی؟من می خواهم عرض کنم یا ابا عبدالله  علیه السلام ! شما تشنه بودید، علی اکبر  علیه السلام  تشنه بود، عباس  علیه السلام  تشنه بود و همه شهدای کربلا که شهید شدند تشنه بودند اما تحمل می کردند، کسی نمی گفت من تشنه ام، کسی اظهار نمی کرد؛ حتی عباس که آب را دید، آب را روی آب ریخت و آبی که می توانست بخورد نخورده و با لب تشنه از شریعۀ فرات بیرون آمد.یا ابا عبدالله  علیه السلام ! من می خواهم همان روضه ای را بخوانم که خودت خواندی. خودت پیغام دادی: ای شیعیان! مصیبت های من زیاد است ولی یک مصیبت خیلی بر من سخت گذشت.«لَیتَکُم فِی یَومِ عَاشُورا جَمیِعاً تَنظُرُونِی  کَیفَ اَستَسقَی لِطِفلِی فَأبو أن یَرحَمُونِی»[23]حسین جان، کدام مصیبت؟ مصیبت طفل شش ماهه ام.ایشان لحظه ای که بیرون آمدند صورت علی را دیدند، لب های خشکیدۀ علی را دیدند، بزرگ ها تحمل می کردند حتی بچه های کوچک را می شد یک جوری آرام کرد؛ اما این نازدانه با لب های خشکیده...! من نمی دانم بر اباعبدالله چه گذشت؟! غم مخور ای کودک خاموش من     قتلگاه می شود آغوش من یک وقت دید گوش تا گوش علی اصغر  علیه السلام  دریده شد، قطرات خون در دامان ابا عبدالله  علیه السلام ... نازدانه را میان قنداقه ای خودش کفن کرد.[24]مختار به آن شخص گفت: روز عاشورا کجا خیلی دلت سوخت؟ گفت: من روز عاشورا همۀ مصیبت های حسین را دیدم. دلم جایی نسوخت اما یک جا دلم سوخت و آن جایی بود که شش ماهه اش را در بغل گرفت و به سوی خیمه می آمد. یک وقت دید مادرش رباب ایستاده، عمه اش زینب ایستاده، خواهرش سکینه ایستاده، مرتب راهش را عوض می کرد می آمد و بر می گشت. «ساعَدَاللهُ قَلْبَکَ یا ابا عبدالله»یک وقت دید نه، اینها ایستاده اند، حسین هم نمی تواند بیاید. راهش را عوض کرد به پشت خیمه، با دست خودش قبر کند.[25] غم مخور ای کودک نیکو وشم     من خودم تیر از گلویت می کشم «وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ»[26]

عظمت ماه مبارک رمضان(2)

سخنرانی استاد رفیعی /1389/07/10 

پانویس:
[1]. یونس، 57.
[2]. بحارالانوار، ج 95، ص 334.
[3]. حکم النبی صلی الله علیه و آله و سلم، ج 37، ص 6.
[4]. پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: مَا مِنْ عَبْدٍ صَالِحٍ یُشْتَمُ فَیَقُولُ إِنِّی صَائِمٌ سَلامٌ عَلَیْکَ لاَ أَشْتِمُکَ کَمَا شَتَمْتَنِی إِلاَّ قَالَ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی اسْتَجَارَ عَبْدِی بِالصَّوْمِ مِنْ شَرِّ عَبْدِی فَقَدْ أَجِرْتُهُ مِنَ النَّار (کافی، ج 4، ص 88).
[5]. بحارالانوار، ج 93، ص 346.
[6]. بقره، 185.
[7]. عَن أبِی عبدالله(ع)َ:نَزَلَتِ التَّوْرَاةُ فِی سِتٍُ مَضَیْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ نَزَلَ الإِنْجِیلُ فِی اثْنَتَیْ عَشْرَةَ مَضَتْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ نَزَلَ الزَّبُورُ فِی لَیْلَةِ ثَمَانَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ نَزَلَ الْفُرْقَانُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْر(وسائل الشّیعه،ج10ص311).
[8].إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَّلَ مَلاَئِکَتَهُ بِالدُّعَاءِ لِلصَّائِمِینَ وَ قَالَ أخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ (ع) عَنْ رَبَّهِ أَنَّهُ قَالَ مَا أَمَرْتُ مَلائِکَتِی بِالدُّعَاءِ لأَحَدٍ مِنْ خَلْقِی إِلاَّ اسْتَجَبْتُ لَهُمْ فِیه (کافی، ج 4، ص 64).
[9]. إِنَّ الشَّیْطَانَ یُسَنَّی لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُرِیدُ أَنْ یَحُلَّ دِینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً (نهج البلاغه، خطبه 121).
[10].إذَا اسْتَهَلَّ رَمَضَانُ غُلَّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ وَفُتِّحَتْ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَصُفَّدَتِ الشَّیَاطِینُ»چون هلالرمضان پدیدآید،درهای دوزخ بسته ودرهای بهشت بازوشیاطین به زنجیر کشیده می شوند(مستدرک، ج7، ص426).
[11]. زخرف، 36.
[12]. همان.
[13]. علق، 14.
[14]. غاشیه، 17.
[15]. در قم و برخی شهرها مرسوم است که درعزاداری حضرت اباعبدالله(ع) کاروانی از شتر راه می افتد.
[16]. عبس، 24.
[17]. قیامه، 23 – 22.
[18]. التهذیب، ج 6، ص 121.
[19]. داستانهای معنوی، ص 363.
[20]. مراد مسجد اعظم حضرت معصومه (ع) می باشد
[21].أُعْطِیَتْ أُمَّتِی فِی شَهْرِ رَمَضَانَ خَمْساً لَمْ یُعْطَهُنَّ أُمَّةُ نَبِیٍّ قَبْلِی أَمَّا وَاحِدَةٌ فَإذَا کَانَ أَوَّلُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ نَظَرَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إلَیْهِمْ وَ مَنْ نَظَرَ اللهُ إلَیْهِ لَمْ یُعَذِّبْهُ أبَداً وَ اَمَّا الثَّانِیَةُ فَإنَّ خُلُوفَ أَفْوَاهِهِمْ حِینَ یُمْسُونَ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أطْیَبُ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ وَأَمَّا الثَّالِثَةُ فَإنَّ الْمَلاَئِکَةَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُم فِی لَیْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ وَ أمَّا الرَّابِعةُ فَإنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَأْمُرُ جَنَّتَهُ أنِ اسْتَغْفِری وَ تَزَیَّنِی لِعِبَادی فَیُوشِکُ أَنْ یَذْهَبَ بِهِمْ نَصَبُ الدُّنْیَا وَ أَذَاها وَ یَصِیرُوا إلی جَنَّتِی وَ کَرَامَتِی وَ أمَّا الْخَامِسَةُ فَإذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ غَفَرَ لَهُمْ جَمِیعاً فَقَالَ رَجُلٌ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ یَا رَسُولَ اللهِ ص فَقَالَ أَلَمْ تَرَ ألَی الْعُمَّالِ إذَا فَرَغُوا مِنْ أَعْمَالِهِمْ وُفُّوا (بحارالانوارج93ص364خصال ج1ص317).
[22]. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 370.
[23]. سوگنامه آل محمد، ص 328.
[24]. منتهی الآمال،ص533؛درکربلاچه گذشت،ترجمه نفس المهموم،ص312؛سوگنامه آل محمد،ص325.
[25]. منتهی الآمال، ص 532؛ در کربلا چه گذشت، ص 314.
[26]. شعراء، 227.
 
پژوهشکده باقرالعلوم
 


ادامه دارد ...

عظمت ماه مبارک رمضان ۱





:: برچسب‌ها: عظمت ماه مبارک رمضان ۱ , عظمت ماه مبارک رمضان(2) ,
:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 تير 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: