خطاب هاي خداوند به پيامبر(ص)
نوشته شده توسط : feraghat90
 
              
من مبعوث شدم تا اخلاق نیك را بر پا دارم

مبعث بزرگ ترين نعمت
 مبعث، آغاز نزول قرآن است، مبعث هديه آسماني خدا به انسان و قرآن بهترين سراينده آموزه هاي بعثت. بعثت تنها يك واژه نيست، بلكه هديه خداوند به همه هستي است. هنگامي كه زمين در تاريكي شد، مهر خداوند در خانه دل محمّد(ص) درخشيد و آذرخشي از «الله نور السّموات و الارض» در حرا جهيد و آفرينش را به نور آفتاب شاد كرد و از تاريكي در آورد. تنها انسان از بخشش خداوندي بهره مند نشد، بلكه همه هستي از تاريكي گمراهي و نقص درآمد تا در پرورشگاه محمّدي(ص) به كمال برسد و مكارم و بزرگواري ها را در كلاس بزرگ معلّم هستي بياموزد. مبعث خواندند، چون رستاخيز در زمين آغاز شد و مردگان از نور احمدي به دم و نفحات الهي زنده شدند و آفرينش، جان دوباره گرفت. محمّد(ص) تا چهل سالگي به غار حرا مي شتافت و چشم به عرش مي دوخت و در انتظار يك فرمان بود: اقرء؛ بخوان اي محمّد!

 

من مبعوث شدم تا اخلاق نیك را بر پا دارم
سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

خطاب هاي خداوند به پيامبر(ص)
پيامبر عظيم الشأن(ص) توسط عبدالمطلب جد بزرگوارش، «محمّد» نام گرفت. صاحب «مجمع البيان» مي گويد: «محمّد از تحميد گرفته شده و تحميد بالاتر از حمد است. محمّد يعني فرو رفته در تمامي خوبيها».(1) اما پيامبر(ص) از جانب خداوند هيچ گاه با اسم مورد خطاب واقع نشده، بلكه با القاب و اوصاف خاصي چون «يا ايّها الرّسول»، «يا ايّها النّبي»، «يا ايّها المزمّل»، «يا ايّها المدّثّر» از آن حضرت ياد كرده است و نيز با القابي همچون «طه» و «يس» مورد ستايش واقع شده است. اين در حالي است كه در مورد ديگر پيامبران، آنان را با اسم مورد خطاب قرار داده است: «يا نوح»، «يا عيسي»، «يا موسي» و... تنها در چهار مورد در جمله هاي خبري نام «محمّد» آورده شده، (سوره هاي آل عمران/144، احزاب/40، محمّد/2 و فتح/29) و يك مورد هم با عنوان «احمد» (سوره صف/6) از ايشان ياد كرده است. اين كه حضرتش را به نام نخوانده، بلكه با اوصاف و القاب بسيار خطاب قرار داده؛ به اين دليل است كه زيادتي اسماء و القاب دليل بر علوّ شرف و عظمت مسمّي خواهد بود و هم چنين تا مقام و منزلت و علوّ مرتبه او را بر باقي پيامبران ظاهر بفرمايد.(2)

الف) خطاب پيامبر با رسول: رسول به پيامبري مي گويند كه كتابي همراه داشته باشد، در مقابل نبي كه پيامبري را مي گويند كه از جانب خدا خبر مي دهد، هر چند كتابي با او نباشد. اين نوع خطاب به پيامبر(ص) با عنوان «ايّها الرّسول» تنها دوبار در قرآن آمده است كه براي شرافت و بزرگداشت پيامبر(ص) است. اين معني در آيات 41 و 67 مائده منظور شده و اين شرافت و بزرگداشت تعليم و تأديبي براي مؤمنان است و متضمن نهي از خطاب آن حضرت با نام است و با اين كه امر شده او را با وصفش خطاب كنيد، بعضي از اعراب اين ادب را نگاه نمي داشتند و مي گفتند: «يا محمّد» لذا آيه «لا تجعلوا دعاءالرّسول بينكم كدعاء بعضكم...» نازل شد. پس از اين، ديگر هيچ كس او را با نام صدا نمي زد.همچنين در خطاب «يا ايّهاالرّسول بلغ ما انزل اليك من ربك...» گفته شده اين خطاب خاصي است به پيامبر و مي خواهد حس مسئوليت را در پيامبر بيشتر تحريك و اراده او را تقويت كند.(3) صاحب «منهج الصادقين» نيز مي گويد: چرا انبياي ديگر را با نام، مخاطب مي ساخت اما چون نوبت به پيامبر(ص) رسيد او را به صفات كمال خطاب كرد؛ چون «يا ايّها الرّسول» پس اين گونه خطاب كردن نشانه تشريف است(4).علامه طباطبايي نيز مي گويد: چون در اين آيه سخن از تبليغ است و مناسب ترين القاب پيامبر(ص) در اين مقام عنوان رسالت است با اين عنوان مورد خطاب قرار گرفته است.

ب) خطاب پيامبر(ص) با «نبي»: نبي صفت مشبهه از «نبأ» است به معني خبري كه داراي فايده بزرگي باشد كه از آن علم حاصل شود. صاحب مجمع البيان «نبي» و «رسول» را يكي مي داند با اين تفاوت كه «رسول» به فرشتگان و بشر هر دو گفته مي شود، ولي «نبي» فقط به بشر اختصاص دارد.(5) نبي 43 بار در قرآن آمده است كه خداوند پيامبرش را 13 بار با عنوان «يا ايّها النّبي» مورد مخاطب قرار داده است كه اين نوع خطاب، براي آن است تا به مؤمنان روش خطاب كردن ايشان را ياد دهد.(6)

مقصود خداوند از خطاب هاي پيامبر
اما در بسياري از خطابهاي قرآن به پيامبر(ص) با اين عنوان، مراد و مقصود شخص پيامبر(ص) نيست، بلكه ديگرانند؛ چه مردم زمان پيامبر و چه آيندگان. به عنوان مثال، در آيه اول سوره احزاب: «يا ايّها النّبي اتق الله ولا تطع الكافرين...» اگرچه خطاب به پيامبر(ص) است، ولي مقصود امت آن جناب و دستوري عام است؛ چون اولاً «يا ايّها» مخصوص مواردي است كه هدف جلب توجه عموم به مطلبي است و ثانياً تقوا سرلوحه زندگي آن حضرت بوده است و حاشا كه اطاعت از كفار كرده باشد، بنابراين مفهوم اين دستورات به پيامبر(ص) اين نيست كه او در مسأله تقوا و ترك اطاعت كافران و منافقان كوتاهي داشته، بلكه با اين بيانات از يك سو جنبه تأكيد در مورد وظايف پيامبري است و از سوي ديگر، درسي براي مؤمنان. از اين قبيل آيات كه پيامبر(ص) با افعال مخاطب و يا ضماير به صورت عتاب آميز مورد خطاب قرار گرفته، بسيار است كه مي توان آنها را بيانگر مراقبت شديد خداوند از آن حضرت دانست.(7)البته نبايد ناديده انگاشت كه نخستين مخاطب قرآن و ابلاغ كننده آيات بر مردم (در همه جا) پيامبر(ص) است و برخي از اين توبيخات صرفاً براي ابلاغ و تبيين، بر پيامبر خطاب شده است. آيه «ولقد اوحي اليك والي الذين من قبلك...» از جمله آياتي است كه خطاب عتاب آميز به پيامبر(ص) شده و مفسران، نظرات مختلفي بيان كرده اند. برخي معتقدند، مراد از آن تهييج پيامبر، مأيوس ساختن كافران و آگاه كردن امت به اين حكم است و يا آيه «واما ينزغنك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله...» كه غالب مفسران اين آيه را خطابي به پيامبر(ص) در مقابله با غضب و وسوسه شيطاني دانسته اند، اما صاحب «الميزان» در تفسير آيه مي گويد: با اين كه خطاب به رسول خدا است، اما مراد امت پيامبر است، زيرا پيامبر معصوم است.(8)از اين نوع خطابها در قرآن فراوان ديده مي شود. اما پيامبر(ص) با خطاب هايي همچون «يا ايّهاالمزمل»، «يا ايّها المدثر» هم مورد خطاب واقع شدند كه خداوند مي خواسته با اين خطابها، پيامبرش دوستي خدا را حس كند و سنگيني بار رسالت را احساس نكند.

خطاب هاي متفاوت
با وجود اين موارد، خطاب هاي خدا به پيامبر(ص) تنها با اوصاف و عناوين پروردگار همراه نبوده است؛ گاهي پيامبر با صيغه هاي مختلف افعال و انواع خطابها از جانب خداوند مورد خطاب واقع شده است كه عبارتند از:

الف) استعمال صيغه امر كه بنابر آنچه گفته شد، يا منظور بيان مطلبي كلي بوده مثل آيه: «واخفض لهما جناح الذل...» كه خطاب به پيامبر در مورد احسان به والدين است؛ در حالي كه پيامبر پدر خود را نديده و مادرش را هم در كودكي از دست داده و يا حضرت تنها مأمور رساندن مطالب به مكلفين بوده است مثل خطاب با واژه «قل» كه 332 بار در قرآن تكرار شده است.

ب) استعمال صيغه هاي مختلف فعل «رأي» (ديدن) است كه هر كدام از آنها جاي بحث و بررسي فراوان دارد و جمعاً 90 مرتبه پيامبر در قرآن با فعل «راي» و مشتقات و افعال آن (36 بار با كلمه «تري»، «لوتري» 36 مرتبه، «الم تر» 15 بار، با «رأي» و «أرأيت» 4 بار، «نرينك» و «نريك» 20 بار و يك مرتبه «أريناك» و «ليريكم الله») مورد خطاب واقع شده اند.

ج) استعمال صيغه هاي مخاطب كه نمونه هايي از آن بيان شد.

د) خطاب فرد با لفظ جمع كه مخاطب اصلي آن پيامبر(ص) است؛ هر چند جمع آورده شده: «يا ايّها الرّسول كلوا من الطيّبات... فذرهم في غمرتهم» در اين آيه پيامبر(ص) مورد خطاب است؛ زيرا نه هيچ پيامبري معاصر و نه بعد از آن حضرت بوده است. همچنين به لحاظ زماني، خطابهاي خداوند به پيامبر(ص) را مي توان در سه دوره از لحاظ زمان تقسيم بندي كرد كه خطابهايي همچون «يا ايّها المزمل»، «يا ايّهاالمدثر» به آغاز وحي مربوط است و دوره بعد ابتداي ابلاغ رسالت در مكه است كه با القابي همچون نذير، منذر، بشير، مبشر مورد خطاب قرار مي گيرد، تا ذهن و قلب مشركان و منكرين پيامبر(ص) را آماده كند و سپس با «رسول كريم»، «رسول الله»، «رسول مبين» و «نبي» مورد خطاب قرار مي گيرد و مرحله نهايي خطابهاي خداوند بر پيامبر(ص) در مدينه مي باشد كه در اين مرحله، خداوند پيامبرش را با القاب و صفات پسنديده مورد خطاب قرار داده است.

طيّبه پوراوند

پانوشت:
1- جعفرسبحاني، «فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام»
2- فتح الله الكاشاني، «منهج الصادقين»، ج 7ص 59
3- ناصر مكارم شيرازي، «تفسير نمونه»، ج 4، ص 246
4- «منهج الصادقين»، ج 3، ص 238-383
5- «مجمع البيان»، ج 7، ص 239
6- جلال الدين سيوطي، «الاتقان في علوم القرآن»، ج 2، ص 145
7- محمّد حسين فضل الله «من وحي القرآن»، ج 11، ص 113
8- محمّد حسين طباطبايي، «تفسير الميزان»، ج 8، ص 498-124
 

 


من مبعوث شدم تا اخلاق نیك را بر پا دارم


 





:: بازدید از این مطلب : 110
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: