روز پدر
نوشته شده توسط : feraghat90

 

سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی
http://feraghat90.blogfa.com/post-845.aspx

13 رجب، سالروز ميلاد امام علی(ع) و روز پدر
كتاب مقدس توصيه زيبايی دارد. به پدران سفارش می‌كند: به فرزندان خود تعليم دهيد كه خدا ايشان را دوست داشته و برای زندگی آن‌ها هدف خاصی را دارد.(لوقا 1: 13 - 17)، اگر اين توصيه يعنی توجه به تربيت معنوی فرزندان و خداگرايی آنان‌ به درستی عمل شود، روز پدر نيز به درستی بزرگ داشته خواهد شد.امام محمدباقر(ع) نيز در اين باره می‌فرمايند: «خوشا به حال كسی كه به پدر و مادر خود نيكی كند، زيرا خداوند بر عمر او می افزايد.»، هر چند شريعت و احكام شرعی در دين مسيحيت منسوخ شده است)پولس در نامه به غلاطيان، فصل دو:‌ از اعمال شريعت هيچ بشری عادل شمرده نخواهد شد.)، اما با اين حال با توجه به آيه فوق در كتاب مقدس می‌بينيم كه سومين روز يك‌شنبه ماه ژوئن در سراسر دنيا به‌عنوان روز پدر بزرگ داشته می‌شود. فرزندان به ديدار پدران می‌روند، برای آن‌ها هديه می‌خرند و برای به‌دست آوردن رضايتشان می‌كوشند. اكنون به سراغ روز پدر در اسلام و شيعه می‌رويم. همان‌طور كه می‌دانيد، روز ميلاد امام علی(ع) در ايران به روز پدر معروف است، چرا كه پيامبر اسلام حضرت محمد(ص)می‌فرمايد: من و علی پدران اين امت هستيم. اكنون در روز پدر بايد چگونه باشيم؟، قرآن می‌فرمايد: و بال‌هاى تواضع خويش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر!...»)سوره أسراء، آيه 24) و اين تواضع و محبت هميشگی است. بنابراين چه زيباست كه هر روزمان، روز مادر و پدر باشد و بال‌های محبت خود را بر گستره زندگی آن‌ها فرش كنيم و لطفی بی‌شائبه را به وجودشان سرازير كنيم.
اصول حاكم بر زندگی علی علیه السلام
اصول حاكم بر زندگی انسانی كه نه تنها الگوی ما، بلكه الگوی بزرگترین اولیای الهی،‌امامان معصوم و امام زمان ما است، اصولی قابل توجه و با اهمیت اند.، چرا كه اصولی از یك زندگی ایده آل و الگو هستند كه می تواند تعالی بخش دیگر زندگیها باشد. اما از آنجا كه یك  خانواده ایده ال حاصل تلاش و روابط كلیه اعضای آن خانواده است،‌در اینجا، به بررسی اصول حاكم بر زندگی علی(ع)،‌ فاطمه(س) و حسینین(ع) و زینبین پرداخته ایم.

1- ساده زیستی و زهد خانوادگی
نحوه ازدواج،‌ مهریه،شروع زندگی خانوادگی در یك خانه اجاره ای و ساده پوشی زهرا(س)وعلی(ع) و فرزندانشان نمونه هایی از اهمیت این اصل در زندگی خانوادگی شان است،‌آنچنان كه صحابی جلیل القدری چون سلمان را به تعجب واداشت كه: عجبا! دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر كرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت به تن می كنند و این دختر رسول خدا است كه نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا.

2- مشاركت در امور زندگی و اهمیت دادن به كار و همكاری در بین اعضای خانواده
برای مثال علی(ع) بچه داری می كرد، فاطمه(س) نان می پخت و یا گندم آسیاب می كرد،،‌علی(ع) به جهاد می رفت و زخم برمیداشت و فاطمه(س) زخمهای او را درمان می كرد و شمشیر او را می شست به همین دلیل هم بود كه علی(ع) در هر بعد از ابعاد زندگی اش بالاترین تلاشها و موفقیتها را داشت و فاطمه زهرا(س) هم در مقام عبادت،‌دفاع از ولایت و كار در خانه و خانه داری و مهمتر از همه تربیت فرزند بالاترین موفقیتها را كسب نمود.

3- ارزشی بودن ازدواج و حاكمیت ارزشها بر خانواده
نمونه هایی همچون بخشیدن پیراهن عروسی توسط حضرت زهرا در شب ازدواج آن حضرت با علی(ع)، فراموش نشدن یاد خدا،‌ گفتن تكبیر و به نماز ایستادن عروس و داماد در شب اول عروسی و ثمره اینها ایثار و انفاق  خانوادگیشان كه در بالاترین حد آن سوره انسان مورد اشاره قرآن قرار گرفته است، بیانگر حاكمیت این اصل در خانه علی(ع) است.

4- حاكمتی روح مشورت بر زندگی
مشورت خواهی و مشاوره با پیامبر اكرم(ص) به عنوان فكر برتر و بهره مندی از راهنماییها و ارشادهای ایشان بارها و بارها توسط علی(ع) و زهرا(س) صورت گرفت.

5- حاكم بودن روح برنامه ریزی و نظم در خانه
تقسیم كارهای خانه،‌انجام امور در زمان مناسب،‌ اختصاص مكانی خاص برای عبادت و نماز در خانه و داشتن برنامه جهت تربیت فرزندان از جمله این موارد است.

6- سیاسی بودن، جهانی بودن و فدایی بودن در راه اسلام
گذشته از امیرالمؤمنین كه اسوه جهادی و فدایی بودن و سیاستمداری است،‌خطبه ها و فالیتهای سیاسی حضرت زهرا(س) نشان دهنده این است كه ایشان هم به عنوان یك زن، سرآمد مبارزات سیاسی در زمان پیامبر و بعد از فوت آن حضرت بودند. محسن شهید، فاطمه شهیده، علی زخم خورده، حسن مسموم، حسین سرجدا و زینب و كلثوم به اسارت رفته، همه و همه در این خانه می زیسته اند.

7- علم دوستی
نهج البلاغه، صحیفه فاطمیه،شاگردپروری،آشنایی با تفسیر قرآن و تشكیل كلاسهای دینی در خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا نمونه هایی از توجه این خاندان به علم دوستی است.

8- جذب و رفت و آمد ملائكه و فرشتگان به خانه
در زیارت جامعه آمده است:"السلام علیكم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله و مختلف الملائكه..." چرا كه این قطعه بهشتی در زمین، محل رفت و آمد ملائكه ای همچون جبرئیل، میكائیل و اسرافیل بوده است.

9- عشق و فاطمه و مهربانی همه اعضا به یكدیگر

10- مهمان دوستی، ضیافت در خانه و رسیدگی به احوال خویشاوندان
امیرالمؤمنین می فرماید: ای مردم! انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد باز ار خویشاوندان خود بی نیاز نیست كه از او با زبان و دست دفاع كنند، خویشان انسان بزرگترین گروهی هستند كه از او حمایت می كنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و در هنگام مصیبتها نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می باشند. اگر بیش از شش روز می گذشت و میهمانی برای علی(ع) نمی رسید، تأسف می خورد و می نالید و گاه می فرمود: "آن كس كه  دست دهنده خود را از بستگانش بازدارد، تنها یك دست را از آنها گرفته اما دستهای فراوانی را از خویش دور كرده است."

همسرداری در خانه علی علیه السلام
از آنجا كه همسرداری امری است دو جا نبه، در این بخش به جای همسرداری علی(ع)، عنوان همسرداری در خانه علی(ع) انتخاب گردید لذا به چند اصل از اصول حاكم در همسرداری خانه علی(ع) و فاطمه زهرا(س) اشاره می گردد:

1- پرهیز از خواسته های مادی و تلاش در جهت جلب رضایت همسر:

- فاطمه جان! آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟
- دو روز است كه در منزل غذای كافی نداریم آنچه بود به شما و فرزندانم حسن و حسین دادم و خود از غذای اندك موجود استفاده نكردیم.
- فاطمه جان! چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟

حضرت زهرای اطهر، نگاه نجیبش را بر زمین انداخت و فرمود: یا ابا الحسن! انی لا ستحیی من الهران اكلف نفسك ما لا تقدر علیه؛ای اباالحسن! من از خدایم شرم دارم كه از تو چیزی درخواست نمایم كه مقدورت نباشد. و این گونه خانه علی و زهرا، كانون مودت و محبت و رحمت می شود، و علیرغم وجود همه مشكلات و سختیها و مصائب كه در زندگی مشترك علی(ع) و زهرا(س) بیش از هر خانه دیگر وجود داشت، به اعتراف خود امیرالمؤمنان نگاه به چهره همسر كردن باعث زدوده شدن هرگونه غم و اندوه می گردد: "سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن هنگام كه خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین و مجبور به كاری ننمودم، او نیز مرا خشمگین نكرد و هیچگاه موجب ناخشنودیمن نشد... من هر گاه به چهره زهرا(س) نگاه می كردم هرگونه غم و اندوه از من برطرف می شد..." آری این خانه، خانه ای است كه از مظاهر رفاه مادی در آن هیچ یافت نمی كنی و لیكن همجواری با همسر و شریك زندگی را مایه آرامش می یابی.

2- تقسیم كار در خانه:
یكی از عوامل شادابی و تكامل خانواده تعیین حدود مسؤولیت افراد در خانواده است. رسول خدا در اولین شب ازدواج علی(ع) و زهرا(س) كارهای آنان را به این شكل تقسیم نمود: خمیر كردن آرد و پختن نان و تمیز كردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه(س) باشد و كارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی(ع) انجام دهد. پس از آن بود كه  حضرت زهرا(س) فرمود: جز خدا كسی نمی داند كه از این تقسیم كار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا(ص) مرا از انجام كارهایی كه مربوط به مردان است،‌ بازداشت.

3- فرمان پذیری و رعایت حق مدیریت شوهر در خانه:

البیت بیتك و المره زوجتك إفعل ما تشاء؛علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه می خواهی انجام بده. این پاسخ زهرای اطهر در جواب درخواست علی)علیه السلام) برای ورود عمر و ابوبكر به خانه و پس از ماجرای به آتش كشیدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا(س) است.

4- آرایش و زینت برای همسر :
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یك زن و مرد مسلمان است و در زندگی علی(ع) و زهرا(س) نیز این اصل خود ر به خوبی نشان می دهد. نقل است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا(س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه كنند و زهرا(س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.

5- یاری رساندن به همسر:
یا رسول الله هر دو دستم به علت آرد كردن گندم با آسیای دستی ورم كرده،‌زخم شده است. دیشب را تا صبح به آرد كردن گندم مشغول بودم و علی نیز فرزندانم حسن وحسین را نگهداری می كرد. و همین همراهی و دلجویی علی(ع) بود كه زهرا(س) را در تحمل مصائب و مشكلات كارهای خانه یاری كرده و حتی تحمل زخم دست را هم بر او آسان می كرد. در آن سو هم هنگامی كه علی(ع) از جهاد و جبهه جنگ برمی گشت، فاطمه(س) استقبال گرمی از او می كرد، شمشیر او را گرفته و می شست. در تمام فعالیتهای علی(ع) او را همراهی می كرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسیت نشان می داد و به این شكل با همراهی، همفكری و رغبتی كه در خود نشان می داد خستگیها و مرارتهای بیرون را از جسم و روح او دور می كرد.

6- حاكمیت روح عاطفی و نگاههای محبت آمیز در خانه:
شیرین ترین اوقات زندگی، لحظاتی است كه انسان چشم به معشوق خود می دوزد و او را می نگرد و عاشقانه با او صحبت می كند و نهایت عشق و عاطفه خود را در كلام و نگاه ابراز می دارد.
زندگانی علی(ع) و زهرا(س) پر است از این لحظات عاشقانه و شیرین. علی(ع) می گوید: "دائماً به او می نگریستم و از دلم غم و اندوهها برطرف می شد." و فاطمه(س) خطاب به همسرش می گوید: علی جان! جانم فدای تو! جان و روح من سپر بلای جان تو! یا اباالحسن همواره با تو خواهم بود. چه در خیر و نیكی به سر ببری، چه در سختی ها و بلاها گرفتار شوی، همواره با تو خواهم بود.و چه نیكو كلام خود را به اثبات رسانید و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد و فدایی علی(ع) شد.

7- اهمیت دادن به تفریح، مزاح و شادی در روابط:
اگر چه خانه علی و زهرا، كانون ساده زیستی،‌ زهد، ایثار، انفاق، جهاد، سیاست،‌ اندیشه، شجاعت و هزاران فضیلت دیگر بود و اگر چه آنها مظلوم ترین انسانهای عالم هستند و عمری پررنج و مصیبت داشتند!‌و لیكن زندگی آنان خالی از لحظات شیرین و دلپسند تفریح و شادی هم نبود. چرا كه علی(ع) و زهرا(س) هم انسانند و انسان هم به شادی و تفریح احتیاج دارد،‌اما از آنجا كه علی و زهار در بالاترین مراتب انسانیت قرار دارند، تفریح و شادیشان هم متناسب با روح متكاملشان و به دور از هر گونه، افراط و تفریط است. مروری بر چند نمونه زیبا از زندگی سراسر زیبای این بزرگواران مؤید مطالب فوق است:

- در شب عروسی شان، اگر چه زنان دف می زنند و سرودهای شاد می خوانند، اما فضای مجلس خالی از تكبیر و سرودهای معنوی هم نیست.
- در صحنه ای دیگر زهرا(س) را مشاهده می كنیم كه در حضور علی(ع) با فرزندش حسین مشغول بازی كردن است و به او می فرماید: انت شبیها بأبی//لست شبیها بعلی؛تو به پدر من پیامبر شبیهی و به پدرت علی شباهتی نداری.و این موجب خنده و تبسم حضرت علی(ع) می شود.
- در جای دیگری علی(ع) و زهرا(س) را مشاهده می كنیم كه به اتفاق به صحرا رفته اند و به هنگام خوردن خرما و در قالب گفتگو و مفاخره ای شنیدنی، تفریحی شیرین و دلپسند دارند. علی(ع) می فرماید: ای فاطمه! رسول خدا، مرا بیشتر از تو دوست می دارد. و حضرت زهرا(س) پاسخ می گوید: از سخن تو تعجب می كنم! آیا می شود پیامبر اكرم(ص) تو را بیش از من دوست داشته باشند، در حالیكه من میوه دل او و عضوی از پیكرش و شاخه ای از شاخسارش می باشم و غیر از من فرزندی ندارد. پس از آن به نزد پیامبر رفتند و صحبتشان را در حضور پیامبر ادامه دادند، ابتدا فاطمه(س) پیش دستی كرده و عرض كرد: ای رسول خدا! كدام یك از ما دو نفر نزد تو محبوب تریم، من یا علی؟ رسول خدا(ص) فرمود: تو به من محبوب تری و علی از تو برای من عزیزتر است!
و پس از آن باز هم علی(ع) است و زهرا(س) و مفاخره ای شیرین و شنیدنی:

علی(ع): آیا من به تو نگفتم كه فرزند فاطمه باتقوایم؟
زهرا(س): من نیز دختر خدیجه كبرایم
علی(ع): من فخر كائناتم
زهرا(س): من دختر كسی هستم كه نزد خدا آنچنان گرامی شد كه گویی به فاصله دو كمان یا نزدیكتر نسبت به پرودگارش قرار گرفت.
علی(ع): خدمتگزارم جبرئیل است.
زهرا(س): خطبه ام را در آسمان، راحیل خوانده است و خدمتگرارانم گروههای فرشتگان یكی پس از دیگری هستند.
علی(ع): من در جایگاهی رفیع و بلند زاده شدم.
زهرا(س): من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسری تو در آمدم...
علی(ع): شیعیان من از دانشم می نگارند.
زهرا(س): ظرف دانش شیعیان من نیز از دریای علمم لبریز می شود.
علی(ع): من كسی هستم كه خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالی است و من علی.
زهرا(س): من نیز چنین ام، او فاطر است و من فاطمه.

و زندگی كوتاه علی(ع) و زهرا(س) پر است از این قطعات تاریخی و صحنه های زیبا و شنیدنی كه نشانگر با نشاط و زیبا بودن زندگی ایشان است علیرغم تمام مشكلات و گرفتاریهای آنان.

تربیت فرزند در خانه علی علیه السلام
چگونگی تربیت فرزند یكی از وجوه درخشنده سیمای خانوادگی امیرالمؤمنین(ع) است. در این متن، برآنیم تا برخی از اصول تربیت فرزند و حقوق آنان بر پدر و مادر را از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) بیان كنیم.

1- انتخاب نام نیكو
2- گفتن اذان و اقامه
در گوش فرزندان و انجام عقیقه)قربانی گوسفند) برای آنان
3- بازی با فرزندان: "اشبه اباك یا حسن//واخلع عن الحق الرسن/و اعبد ا لها ذامنن//و لا توال ذالاحن" پسرم،‌مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بركن‌! خدایی را بپرست كه صاحب نعمتهای متعدد است و هیچگاه با صاحبان ظلم دوستی مكن. این قطعه، یكی از قطعات اشعاری است كه حضرت زهرا(س) درهنگام بازی با فرزندانش زمزمه می كرد. بدین شیوه هم آنها را سرگرم می نمود وهم حكمت به آنها می آموخت، چرا كه خود امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: "كسی كه كودكی دارد باید در راه تربیت او خود را تا سرحد كودكی تنزل دهد." خود امیرالمؤمنین(ع) نیز در كودكی بازیهایی داشته اند كه یكی از آنها كشتی گرفتن است. نقل است ابوطالب بین فرزندانش و پسر عموهایشان مسابقه كشتی برگزار می كرد و همیشه علی(ع) بر همه پیروز می شد و این باعث شادی ابوطالب می گردید. در خانه خود علی(ع) هم بین حسن و حسین)علیهماالسلام) مسابقاتی همچون كشتی، خطاطی و مسابقاتی در انجام كارهای دیگر برگزار می شد، و گاهی پیامبر جهت افزایش این شادی و نشاط حاصل از مسابقه، در جمع ایشان حاضر می شدند و به تشویق طرفین می پرداختند.

4- رعایت اصل بی طرفی، عدالت و مساوات بین فرزندان /یكی از حساسیتهای كودكان جانبداری و توجه خاص پدر و مادر به یكی از فرزندان دیگر است كه در روایات بر رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و محبت كردن، هدیه دادن و توجه نمودن به خصوص توجه به حساسبت بیشتر دختران در این مورد تأكید شده است. به یك نمونه زیبا از دقت حضرت زهرا(س) در این مورد توجه كنید: پیامبر(ص) حسن وحسین)علیهماالسلام) را به مسابقه خطاطی تشویق نموده، فرمودند: هر كس خط او زیباتر است قدرت او بیشتر است. حسن و حسین(ع) هم هر كدام خط زیبایی نوشتند. اما رسول خدا(ص) ایشان را به مادرشان هدایت فرمود تا اگر در قضاوت نگرانی پیش آمد، با عاطفه مادری جبران شود. زهرا(س) نیز جهت رعایت اصل بی طرفی به فكرش رسید. قضاوت نهایی را به تلاش خوشان مربوط سازد لذا گردنبند خویش را پاره كرده بر سرآنها ریخت و فرمود: هر كدام از شما دانه های بیشتری بگیرد قدرت او بیشتر است.

5- داشتن برنامه جهت تمرین، تشویق و تربیت عبادی و دینی فرزندان - به طور مثال نقل شده است كه حضرت زهرا(س) جهت شبهای احیاء فرزندان را در روز خوابانید تا كاملاً استراحت كنند و غذای مناسب و كمتری هم به آنها می داد تا با زمینه مطلوبتری از نظر جسمی و روحی در شب زنده داری شركت كنند. ایشان با شیوه های دیگری كودكانش را در عباداتی مانند نماز، اعمال عبادی ماه رمضان، شركت در جلسات قرآن و شركت دادن آنها در امور خیری مثل كمك به مستمندان و دادن صدقه به نیازمندان شركت می داد كه نقش مؤثر تربیتی همراه كردن كودكان با خود هنگام انجام عبادات را می رساند.

6- مكلف نمودن فرزندان به رعایت ادب و اخلاق اسلامی -تأدیب كودك یعنی ملازم ساختن و مكلف نمودن او به رعایت ادب و اخلاق اسلامی، بدین معنی كه هر چند كودك نسبت به حكمت آداب مزبور، درك و فهمی ندارد ولیكن از باب تمرین و تمهید، وی را به انجام آنها مكلف می كنیم و مهم این است كه كودك خود را در تكلیف احساس كرده، بداند اگر تن به تكلیف ندهد با الزامهایی روبرو خواهد شد. علی(ع) در این باره می فرماید: " آن كس كه ملكف به ادب شود، بدیهایش اندك می گردد. " و در روایات داریم زمانی كه كودك به 6 سالگی رسید او را به نماز و چنانچه تحمل گرفتن روزه را داشت به انجام آن وادار نمایید.

7- استفاده از فرصت های مختلف جهت انتقال تجربیات و نصایح /امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) از هر موقعیتی برای انتقال تجربیاتشان استفاده     می كردند . نامه امیرالمؤمنین به امام حسن(ع) یكی از این موارد است. معرفی شبهات و انحرافات اجتماعی،‌ توصیه به مطالعه تاریخ، انتخاب مسیر مورد علاقه و اشتیاق، تحمل مصائب و مشكلات دنیا، پذیرش مسئولیت در حد توانایی، برقراری نظم در امور زندگی،‌ تشخیص دوست از  غیر دوست و ارتباط گرم با خویشان و تكریم آنان از جمله رئوس برخی از این نصایحند. بدیهی است خانه ای كه ظریفترین نكات تربیتی، با چنین دقتی در آن مراعات می گردد محل پرورش انسانهایی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و زینب(س) خواهد بود. در پایان بد نیست متذكر شویم كه اگر چه امیرالمؤمنین(ع) حقوق زیادی برای فرزندان قائل شده اند،‌اما از آن سو هم وظایفی برای فرزند بر شمرده اند كه مهمترین آنها اینست كه فرزند، پدر و مادرش را در هر چیز مگر در نافرمانی از خداوند سبحان اطاعت و پیروی كند: " فحق الوالد علی الولد ان یطیعه فی كل شیء الا فی معصیه الله سبحانه "

پدر در آموزه های قرآن
قرآن برای پدرومادر جایگاه ویژه ای قایل شده است و آیات قرآنی پس از وجوب بندگی خدای یکتا از مردم خواسته است تا به احسان و نیکی در حق پدر بپردازند و حق ایشان را به تمام و کمال ادا نمایند. در جامعه امروز، بسیاری از کرامت ها و آیین و سنت های پسندیده و نیکی چون خانواده و احترام و ادب در حق پدر و مادر از میان رفته است و اصول اخلاقی با تهاجم فرهنگی غربی و دیدگاه های نسبی گرایانه اخلاقی و حسی گرایانه مادی زیرپا گذاشته می شود. از این رو، بازخوانی مقام و منزلت پدر از دیدگاه قرآن تلاشی است تا ضمن قدردانی از نقش و جایگاه پدر، به گونه ای حق ایشان را ادا نماید. با هم این نوشته را از نظر می گذرانیم. پدر یا به تعبیر عربی آن والد، مردی است که فرزند از او به وجود می آید. در ادبیات عربی دو واژه والد و اب به کار می رود. به نظر می رسد که واژه والد اختصاص به مفهوم پیش گفته داشته و از محدودیت مفهومی برخوردار می باشد و دایره آن محدود به مردی است که در تولید فرزند نقش اساسی و بنیادی دارد و خون وی در رگ های فرزند جاری می باشد. اما واژه عربی اب به معنای سرپرست و کسی است که می تواند والد و یا عمو و یا هرکسی باشد که به حکم ولایت طبیعی خویشاوندی و قانونی مسئولیت کسی را به عهده گرفته باشد. بر این اساس است که آزر عموی حضرت ابراهیم(ع) در آیات به عنوان اب یعنی پدری که سرپرستی او را به عهده گرفته یاد می شود. آیات قرآنی هرگاه سخن از پدر به مفهوم خاص آن اشاره دارد از والد سخن به میان می آورد و از فرزند به عنوان مولودله یاد می کند. بر این اساس مراد از پدر در این نوشتار نیز به پیروی از آیات قرآنی کسی است که پدر حقیقی شخص بوده و از وی فرزند متولد شده باشد. در حقیقت کسی که سبب ایجادی شخص باشد. البته چنان که گفته شد به کسی که صلاح و ظهور چیزی نیز شده باشد اب)پدر) گفته می شود که بر این اساس است که در روایات، پیامبر اکرم(ص) به عنوان اب و پدر مؤمنان معرفی می شود.(1) بر این اساس به عمو و جد)پدربزرگ) نیز پدر گفته می شود.)2)

در آیه 4 و 5 سوره احزاب از مسلمانان خواسته شده است که فرزندان را به پدر حقیقی آنان انتساب کنند و از انتساب فرزند به غیر پدر دوری و اجتناب شود. در آیه5 پس از بیان لزوم انتساب فرزندان به پدر حقیقی، هرگونه نسبت دادن عمدی شخص به غیر پدر را گناه و جرم دانسته و مسلمانان را از چنین عملی بازداشته است. به نظر قرآن بهترین شیوه و اخلاقی ترین و حقوقی ترین عمل آن است که شخص به پدر حقیقی اش نسبت داده شود و هرگونه نسبت به غیرپدر، رفتاری ظالمانه و به دور از عدالت است. آیه4 سوره احزاب توضیح می دهد که از جمله هدایت های خاص خداوند نسبت به آدمی آن است که وی را به لزوم اسناد فرزند حقیقی به پدر را در آیات و آموزه های وحیانی قرآن تبیین کرده و آدمی را به سوی راه درست رهنمون ساخته است. برای این که مساله در اذهان مردمان جایگزین شود با عملیاتی کردن موضوع و مساله خاصی چون نفی پدر بودن فرزند نسبت به زیدبن حارثه کوشید تا این معنا در فکر و اندیشه مردم تغییر یابد و زید را به آن حضرت(ص) نسبت ندهند و به جای این که بگویند زیدبن محمد(ص) بگویند زیدبن حارثه تا مردم عملا این فرهنگ جدید را بپذیرند و اقدام به نفی نسبت به غیر پدرحقیقی نمایند.)3) پیامبر(ص) برای تثبیت این معنا و فرهنگ سازی جدید اقدام به ازدواج با همسر فرزندخوانده خویش می کند و زینب پس از آن که از شوهر خویش زیدبن حارثه بن شراحیل جدا می شود با پیامبر(ص) ازدواج می کند تا همگان آگاه شوند که همسر فرزندخوانده)کسی که از نسل و خون شخص نیست) بر شخص حرام نمی باشد می توان پس از طلاق و جدایی با او ازدواج کرد).4) البته می توان اشخاص را به عنوان پدر معنوی و روحی و تربیتی معرفی کرد ولی این گونه انتساب ها چون بار حقوقی ندارد مهم و تاثیرگذار نیست بلکه از نظر اخلاقی سازنده و مفید است. از این روست که می توان پیامبر(ص) و یا امامان(ع) را به عنوان پدران معنوی امت نام برد چنان که آن حضرت(ص) خود می فرماید: انا وعلی ابواه هذه الامه؛ من و علی پدران امتیم. حضرت ابراهیم(ع) آزر عموی خویش را به عنوان پدر معرفی می کند و از وی با عنوان «یا ابت» یاد می کند و خداوند نیز در بیان گفت وگوهای آن حضرت و عمویش چنین می فرماید: «واذقال ابراهیم لابیه آزر؛ هنگامی که ابراهیم به پدرش آزر گفت»)5) چنان که از آیات 114 سوره توبه و نیز 42 و 45 سوره مریم و 52 سوره انبیاء و 26سوره زخرف و آیات دیگر برمی آید آزر به سبب سرپرستی وی از کودکی به عنوان پدر معرفی شده است. با این همه در هیچ یک از آیات قرآنی از آزر به عنوان والد)پدر حقیقی) سخنی به میان نیامده است.)6) از آیه 133 سوره بقره می توان این معنا را دریافت که می توان بر عمو عنوان پدر)اب نه والد) را اطلاق کرد. از این روست که در قرآن گزارش می شود که حضرت یعقوب(ع) در هنگام وصیت، اسماعیل(ع)را به عنوان پدر خویش معرفی می کند، در حالی که اسماعیل(ع) فرزند ابراهیم(ع) عموی حضرت یعقوب(ع) و برادر اسحاق(ع) بوده است. به سخن دیگر این که حضرت یعقوب(ع) اسماعیل عموی خویش را در کنار پدر خویش اسحاق به عنوان پدر)اب) یاد می کند می تواند دریافت که در اطلاقات عربی و فرهنگ قرآنی می توان عمو را به عنوان پدر معرفی کرد.

حقوق پدر
در آیات قرآنی برای پدر اموری به عنوان حقوق پدر مطرح می شود چنان که اموری دیگر به عنوان فرا حقوق و امور اخلاقی مطرح می شود که در حوزه امور عاطفی دسته بندی می شود و ما از آن ها به احسان یاد می کنیم. از نخستین حقوق هر پدر و مسئولیت و وظیفه هر فرزندی می توان به لزوم حفظ حرمت و احترام پدر و مادر و دوری و پرهیز از اهانت و آزار رساندن با کوچک ترین کلام و یا شکلی یاد کرد. آیات 23 و 24 سوره اسراء به این مسئله پرداخته است که انسان می بایست در حق پدر خویش چنان رفتار کنند که حفظ احترام و حرمت او شود. این مسئله نسبت به پدر در زمانی که در عجز و ناتوانی هستند و به اسباب پیری دچار زودرنجی می شوند تشدید می شود و خداوند از مردمان می خواهد به سبب زودرنج و افزایش خواسته ها و نیازهای ایشان حتی اف را بر زبان نرانند چه رسد که سخنی بگویند و اهانتی بکنند. در این زمان بر فرزندان است که همانند پرندگان دست هایشان را باز کنند و ایشان را زیر پر و بال محبت آمیز خویش بگیرند. این معنا از نهایت خضوع و خشوع در برابر پدر و مادر نشان می دهد که خداوند خواستار نهایت تکریم و احترام نسبت به پدر و مادر به ویژه در سنین کهولت و افزایش خواسته ها و نیازهایشان می باشد. هرگونه بی حرمتی و کوتاهی در رعایت حقوق آنان گناهی است که تنها با توبه امکان از میان رفتن آن می باشد.)7) شخصی که نسبت به ایشان بی حرمتی روا داشته است تنها پس از توبه کردن همراه با در پیش گرفتن رفتاری صالح و درست و نیت صادق و پاک، می تواند امید آمرزش را داشته باشد.)8) این حقوق از آن جایی بر پدر و مادر ثابت می باشد که آنان در کودکی به تربیت ایشان و پرورش وی اقدام کرده اند.)9) از این رو از حقوق مساوی احترام و تکریم از سوی فرزندان به ویژه در سن پیری برخوردار می شوند.(10) از دیگر حقوق والدین این است که دارای خلوتگاه خاص خویش باشند و فرزندان بی اذن و اجازه وی وارد بر خلوتگاه ایشان نشوند.)11) در حقیقت حفظ حریم والدین بر فرزندان در مسایل جنسی و خلوت های سه گانه ایشان واجب است و فرزندان می بایست به دقت آن را رعایت کنند.)12) آیات 23 و 24 سوره اسراء بیان می دارد که در صورت حضور پدر و مادر نزد فرزندان، مسئولیت های بیش تری بر عهده فرزندان و حقوق مضاعفی برای پدر و مادر پدید می آید که این مسئله به سبب ارتباط نزدیک و تعاملات روزانه است. بسیار دیده شده است که در هنگامی که کسانی به صورت مشترک در یک مکان زندگی کنند، برخی از آداب و احترامات از میان می رود و و نوعی برخوردهای سرد و رفتارهای زننده به شکل عادی درمی آید. بر این اساس است که خداوند هشدار می دهد که در زمانی که پدر و مادر با فرزندان در یک مکان زندگی می کنند نه تنها آداب و احترام و تکریم نمی بایست کاهش یابد بلکه می بایست تقویت و افزایش یابد و احترامات خاصی نسبت به آنان مبذول شود. آیه 233 سوره بقره بر لزوم مشورت و تفاهم با پدر و مادر در جدا کردن فرزند از شیر قبل از دو سالگی کودک خبر می دهد. به سخن دیگر از آن جایی که حد کمال شیر دادن کودک دو سال است، جدا کردن کودک پس از دو سالگی نیاز به مشورت پدر و مادر ندارد ولی پیش از دو سالگی می بایست با مشاوره و تفاهم و توافق این کار انجام گیرد. بنابر این از حقوق پدر و مادر است که با ایشان در این باره مشورت و تفاهم صورت پذیرد. ترحم و مهربانی با پدر و مادر از وظایف فرزندان است و از حقوق والدین است که آیات 23 و 24 سوره اسراء بر آن تاکید می ورزد.

احسان و نیکوکاری در حق پدر
افزون بر حقوق پیش گفته بر فرزندان است تا پا را از این فراتر نهاده در حق پدر و مادر احسان و نیکی را به کمال رسانند. آیه 15 سوره لقمان بیان می دارد که ملاطفت و ادب نسبت به پدر و مادر امری لازم و ضروری بر فرزندان است و چنان که حضرت یوسف(ع) انجام داده است در هر کاری پدر و مادر خویش را تکریم کرده و ادب و نزاکت را در حق ایشان به کمال ادا کنند. از این روست که حضرت یوسف(ع) با آن که وزارت بزرگ ترین دولت عصر خویش در مصر باستان را به عهده داشت از پدر و مادر دهاتی و بیابانگرد خویش در مصر به خوبی استقبال کرده و تمام ادب و نزاکت را در حق ایشان به جا آورد.)13) بر این اساس نمی توان گفت که آن حضرت در استقبال ایشان کوتاهی کرده بود و همین مساله موجب آن شد تا پیامبری از نسل وی خارج شود. اگر این گونه باشد در مساله امامت فرزندان امام حسین(ع) نسبت به فرزندان امام حسن(ع) چگونه داوری می کنید؟ آیا امام حسن(ع) نعوذبالله خلاف ادبی را مرتکب شد که امامت از نسل وی به نسل امام حسین(ع) منتقل شده است یا این که اراده الهی و مشیت و خواست اوست که امامت را همانند نبوت به هر کسی که بخواهد می سپارد؟ به نظر می رسد که روایات بنی اسرائیل همانند جاهای دیگر در این حوزه نفوذ کرده است و سیمای تابناک آن پیامبر بزرگوار را که خداوند به نام وی سوره ای را فرستاد و قصه زندگی را احسن القصص نامید، به کلی تاریک اندوده سازند و تیرگی را به سیمای نورانی «ملک کریم» برسانند و او را همانند خویش آلوده سازند. باشد که از بیان چنین اهانت هایی، خود و ساحت پیامبران پاک و معصوم(ع) را مبرا سازیم و دل ها را بدان آلوده نسازیم. آیات 42 و 45 سوره احقاف بیان می دارد که در صورت شرک ورزی پدر و مادر، بر فرزندان است که حقوق ایشان را مراعات نمایند و با ادب و ملاطفت با ایشان برخورد کنند و در گفت وگوها بر ایشان تندی نورزند و ایشان را سرزنش و اهانت نکنند. آیه 23 سوره اسراء نیز بیان می کند که یکی از تکالیف و وظایف مهم بر فرزندان این است که در هنگام سخن گفتن با پدر و مادر حرمت مراعات ایشان را نموده و با تکریم و احترام همراه با برخوردهای عاطفی و مودبانه با آنان گفت وگو کنند. بنابر این هنگام گفت وگو با آنان می بایست از هرگونه تندخویی پرهیز شود وگرنه باید خود را برای عذاب سخت الهی آماده سازد. خداوند در آیه 17 و 18 سوره احقاف کسانی را که با پدر و مادر خویش بی ادبانه سخن و رفتار می کنند به عذابی سخت تهدید می کند و آنان را از اهل خسران می شمارد. مومن کسی است که برای هر کاری چون مسافرت و کارهای بزرگ با پدر خویش مشورت می کند و با اذن و اجازه قلبی او کاری را انجام می دهد و یا به سفری می رود.این روش را قرآن درباره فرزندان یعقوب گزارش می کند."14 گوش سپاری و اطاعت از فرمان ها و خواسته های پدر از وظایف دیگر فرزندان است که آیه 63 و 68 سوره یوسف و نیز 8 سوره عنکبوت و 14 و 15 سوره لقمان بدان اشاره کرده است. این مساله اطاعت از پدر حتی در مواردی که پدر حضور ندارد و ناظر رفتارها و کردارهای ایشان نیست می بایست ادامه یابد چنان که فرزندان یعقوب(ع) در مسافرت خویش به حکم و فرمان آن حضرت از دروازه های مختلف وارد شدند تا مورد چشم زخم اهل مصر قرار نگیرند.(15) چنین اطاعتی را آیه 80 سوره یوسف درباره فرزند بزرگ یعقوب(ع) گزارش می کند و می فرماید که پسر بزرگ وی برای اطاعت فرمان پدر برای بازگرداندن برادر خویش در مصر ماند و کوشش کرد تا فرمان پدر را به هر شکلی اجرا کند. چنین اطاعتی را نیز فرزند حضرت ابراهیم(ع) به اجرا درآورد و حضرت اسماعیل(ع) برای اجرای فرمان سخت ذبح تن به مرگ سپرد تا رضایت و خشنودی پدر را به دست آورد."16 آیات 46 و 48 سوره مریم عدم جواز اطاعت از پدر را محدود کفرخواهی وی بیان می کند. به این معنا که تنها در صورت کفرخواهی است که فرزند می تواند با پدر مخالفت ورزد و در این صورت فرزند می تواند برای حفظ دین توحیدی خویش با شرک خواهی و کفرخواهی پدر مخالفت ورزد. خداوند در آیه 8 سوره عنکبوت توضیح می دهد که در صورت مخالفت فرمان پدر و مادر با فرمان های خداوند فرزند می تواند به مخالفت با فرمان های پدر و مادر اقدام کند و لازم نیست تا از کفر و شرک و خواسته های مخالف با خواسته ها و فرمان های الهی اطاعت کند.

آثار رضایت پدر
اطاعت و رضایت پدر امری است که برای فرزندان فواید و آثار بسیاری دارد که یکی از مهم ترین آن ها می توان رضایت خداوند را دانست. از دیگر آثار و فواید مهم رضایت پدر و مادر آن است که دعای ایشان در حق فرزندان تاثیر مثبت و شگرفی دارد و این امر را یکی از عوامل استجابت دعا می توان دانست.)17) به هر حال هر کسی اگر گرفتاری دارد و مشکلاتی لاینحل در برابر او قرار گرفته است می بایست دست به دامن والدین خویش شود و با جلب رضایت ایشان از آنان بخواهد تا در حق او دعا کنند با دعا و درخواست والدین به ویژه پدر است که خداوند گرفتاری و مشکلات وی را حل می کند و او را به آسایش و آرامش می رساند. اگر دعای برای پدر و مادر از مصادیق احسان در حق ایشان است)18) دعای پدر و مادر عامل برآورد نیازها و رهایی از مشکلات است؛ زیرا رحمت خداوند نصیب و بهره کسانی می شود که حقوق والدین را ادا کنند و در حق ایشان احسان روا دارند؛ زیرا از نظر خداوند چنان که آیه 3 سوره بلد بیان می کند، پدر و مادر در جایگاهی نشسته اند که خداوند به ایشان سوگند می خورد و می فرماید: و والد و ما ولد، سوگند به پدر و آن چه می زاید. خداوند در آیه 15 سوره احقاف از مردم می خواهد تا خدا را به سبب نعمتی به نام پدر و مادر شکر و سپاس کنند چنان که برای نعمت هایی که به پدر و مادرشان و خودشان داده است شکر و سپاس گویند. پدر در جایگاهی نشسته است که به سبب همین جایگاه از حق طبیعی ولایت بر فرزند برخوردار می باشد و این در حالی است که هیچ را برای کسی ولایت نیست."19 به هر حال پدر را در اندیشه و تفکر اسلامی قرآنی جایگاهی بس رفیع و بلندی در کنار جایگاه خداوندی است و خداوند پدر و مادر را در پس یاد نام خویش یاد می کند و از فرزندان می خواهد تا با وی همراهی و مماشات داشته باشند و در امر دین و دنیا او را تنها نگذارند مگر آن که شرکت ورزند و یا به شرک و کفر دعوت کنند و یا برخلاف فرمان های خداوندی فرمانی را برانند که در آن صورت با حفظ احترام و ادب و پوزش خواهی به ترک فرمان وی مبادرت ورزند ولی احترام و تکریم وی را فرو نگذارند و از آداب و احترام چیزی نکاهند.

پانوشت:
1- مفردات راغب اصفهانی ص57.
2- همان
3- احزاب آیه40 و نیز نگاه کنید مجمع البیان ج7 و 8 ص527.
4- مجمع البیان ج7 و 8 ص566
5- انعام آیه74
6- نگاه کنید مجمع البیان ج3 و 4 ص497.
7- اسراء آیات 23 و 24
8- همان
9- همان
10- همان
11- نور آیه 58
12- همان
13- یوسف آیه 99 و 100
14- یوسف آیه80
15- یوسف آیات 67 و 68
16- صافات آیات 101 و 102
17- فرقان آیه74
18- اسراء آیه 23 و 24 و احقاف آیه 15
19- قصص آیه27 و نیز بقره آیه 237 و نحل آیه 59
 
منابع:
سایت امام علی(ع)
http://broujerdi.org





:: بازدید از این مطلب : 114
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 6 خرداد 1386 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
11 در تاریخ : 1391/3/10/3 - - گفته است :
سلام تو وبلاگم اومد ...

/weblog/file/img/m.jpg
خدمات رايانه توحيد---واحد بازرگاني در تاریخ : 1391/3/8/1 - - گفته است :

با سلام خدمت به شما افتخار ماست. براي آگاهي از خدمات ما ...

 



نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: