ياس سفيد

باغباني بود با ياسي سفيد
آسماني بود و الماسي سفيد
ياس بود و يك گلستان بوي شور
شور بود و يك حسين ، درياي نور
نور مهر و ماه و نور عالمين
مادر بحر هداي زينبين
مادر حسن حسن ،كوي كرم
ساغر عباس،ساقي حرم
مادر محسن ، گل نشكفته بود
مادر خشم خفاي خفته بود
با نگاهش كوثري پر آب بود
آسماني اين چنين سيراب بود
چشمه گريان ، شاپرك سوزان نبود
بسته دستان يل شيران نبود
آزمون گريه و سيلي نبود
بود و اما صورتش نيلي نبود
باني ارض و السماء ، شمس الضحي
علت خلق جهان تا منتها
بين ديوار و در و باچشم تر
يك طرف بانو و قومي هم دگر
قومي از اقوام شب هاي نمور
سايه اي از سايه هاي سرد گور
بال و پر بستند ميراث امين
مي كشيدند دست حق را بر زمين
دست خيبر افكن رنگين كمان
دست رحمان نزد احمد در جنان
وآن زمان دستور خاتم بر ولي
او بگفتا: صبر پيشه دار علي
صبر كن اي يار وقت امتحان
امتحانت مي كند يار آن زمان
آن زمان كه آسمان نيلي شود
سهم زهرا در پي ات سيلي شود
آتش كينه پي ات ، در خانه ات
مي كشد آتش دلت ، پروانه ات
برگ هاي ياس پرپر مي شود
بين آتش او شناور مي شود
ناگهان دنيا دگر گون مي شود
از غم زهرا جگر خون مي شود
ناگهان دنيا شود سرد و خزان
مي شود خون از بر و رويش روان
آسمان با غصه همدم مي شود
سينه اش لبريز از غم مي شود
مي شود تنها علي و يك بدن
خانه ي حيدر شود بيت الحزن
در نگاهش خون....شناور گشته شوق
مي زند آواز و مي گريد (افق)
حيدر آه خود به چاهش مي زند
ناله و غم بحر ماهش مي زند
مي زند آواز راز خاشعون
صوت حق ((انااليه الراجعون))
محمد سجاد احمدپور (افق)

feraghat90.loxblog.com

باغباني بود با ياسي سفيد
آسماني بود و الماسي سفيد
ياس بود و يك گلستان بوي شور
شور بود و يك حسين ، درياي نور
نور مهر و ماه و نور عالمين
مادر بحر هداي زينبين
مادر حسن حسن ،كوي كرم
ساغر عباس،ساقي حرم
مادر محسن ، گل نشكفته بود

feraghat90.loxblog.com/post.php

feraghat90.loxblog.com/post.php

feraghat90.loxblog.com/post.php

 feraghat90.loxblog.com/post.php