خوان نوروزي
نوشته شده توسط : feraghat90

در ایران باستانی برای هر جشن و یا مراسم مذهبی خوانی* گسترده می شد که در آن علاوه بر اسباب نیایش مانند: آتشدان، ماهروی و برسم، فرآورده های فصل و خوراکی های گوناگونی نیز بر سر خوان (Xwan) نهاده می شد.خوردن خوراک مذهبی از مراسم دینی بود و میزد(Mayazd ) نامیده می شد.* "خوان" یا "سفره" به هرچه بر وی طعام خورند یا طبق بزرگی را گویند که از چوب ساخته باشند.طبق کوچک را هم "خوانچه" گویند.(برهان قاطع، ناظم الاطباء و دهخدا) این خوان را بر صفه ای بلندتر از سطح زمین می چیدند.ترتیب قرار گرفتن اشیا روی خوان نظم ویژه ای داشت و نماد اعداد مقدّس بود.همیشه کوشش می شد خوان نوروزی که مربوط به مقدّس ترین روز سال است، هر چه بیش تر رنگین باشد. در این گونه خوان ها از بهترین بافته ها (پارچه سفیدرنگ) برای پوشش زیر خوان و نفیس ترین قاب ها، شمعدان ها و آتشدان ها استفاده می شد.در نوروز براي چيدن خوان نوروزي از سيني هم استفاده مي كردند. اين ظرف ها را پر از نقل و نبات مي كردند و آن را به عدد هفت امشاسپند بر سر خوان هاي نوروزي مي نهادند.از اين رو خوان نوروزي به نام هفت سيني يا هفت قاب نام گرفت. بعدها هفت سين ناميده شد.آن چه بر خوان نوروزی مي نهادند اجزای مختلف داشت که عبارت بود از:
سبزه: هفت يا دوازده سبزه کشت می شد كه سه سبزه براساس گفتار، كردار، پندار نيك بر خوان نهاده مي شد و اغلب گندم جو ارزن بوده كه يادآور تقدّس گياه و زايش درفصل گرم بوده است.
سيب: مردم سيب را در خم هاي وپژه اي نگهداري مي كردند و پيش از نوروز به يكديگر هديه مي دادند.سيب با زايش هم نسبت دارد.بدين صورت كه اغلب سيبي را از وسط نصف مي كردند، نيمي از آن را به زن و نيمه ديگر را به شوهر مي داند.اين گونه مرد از عقيم بودن و زن از نازايي رها مي شد.
آتش دان: با اسپند و چوب معطر.آتشدان كه از آتش خاندان مايه مي گرفت در همه آيين هاي مذهبي بكار مي رفت و بايد در ميان خوان نهاده مي شد و دانه هاي مقدس اسپند به همراه چوب هاي خوشبو در كنار آن جاي داشت.ماهروي و برسمBarsom: از آن جاكه تيغه نگهدارنده" برسم " به شكل هلال ماه است آن را ماهروي نامند. شاخه هايي كوتاه از انار، بيد، انجير و زيتون را به دارازاي سه بند مي برديدند و آنها را به تعداد سه، هفت، دوازده يا بيست و يك بر سر خوان در ماهروي جاي مي دادند.برسم را معمولا بر سر خوان غذا هم قرار مي دادند و نماد بركت گياهي بود.دسته اي از آنرا پيش از خوردن غذا بدست مي گرفتند و آفرين مي خواندند.در دوره ساسانيان براي اينكه خوان شاهان شكوه بيشتري داشته باشد اين تركه را از زر (طلا) مي ساختند و به آنها زرين تره مي گفتند.كم كم برسم هاي فلزي به آيين هاي ديني هم راه يافت.
كتاب مقدّس: چون جشن نوروز يك جشن ملّي بود هر خانواده اي مي توانست مذهبي ويژه خود را بر روي خوان نوروزي بگذارد. در دوران ساسانيان كتاب اوستا را بر سر سفره مي گذاشتند و پيش از فرا رسيدن سال نو قسمت فروردين يشت آن را كه مربوط به فروهرهاي شاهان، پاكان، پارسايان، دلاوران و شهسواران است، مي خواندند.امروزه نيز مسمانان و كليميان قران و تورات بر سر خوان نوروزي مي گذارند.
كوزه آب: كوزه آب كه از زير آسياب ها پر مي شود با زيتني از گردن بند بر سر خوان نوروزي قرار مي دادند.امروزه به جاي كوزه از تنگ هاي كوچكي استفاده مي شود كه سبزي بر روي آنها سبز كرده اند و تنگ را با روبان هايي مي آرايند.
نان: نان نمادي از بركت است.در دوران ساسانيان نان هايي را به اندازه كف دست بود، مي پختند و آنها را كه درون Dron مي ناميد بر سر خوان نوروزي مي گذاشتند.گاهي بر آن ها آ‏فرين مي خواندند و آن ها را بركت مي بخشيدند.امروزه ظرفي از نان يا نان سنگك بزرگي بر روي سفره قرار مي دهند كه در آيين زناشويي هم اين كار انجام مي شود.گاهي بر روي نان با دانه هاي كنجد«مبارك باد» مي نويسند.در دوران ساسانيان بر گوشه هاي خوان نوروزي مي نوشتند«افزون باد» يا«افزا باد» كه موجب بركت خوان در همه سال مي شد. اين واژه ها را بر روي سكه هاي ساساني نيز ضرب مي كردند تا بركت پول را افزايند.
شمعدان: در دو سوي آتشدان شمعدان هاي گران بها يا چراغ هايي مي نهادند و آن ها را مي افروختند و اين نشاني از دنياي فروغ بي پايان بود كه جايگاه فروهران است.نور و روشنايي در مراسم مذهبي از جايگاه ويژه اي برخوردار بود.زيرا دنياي روشنايي قلمرو اورمزد و هر جا كه نور و آتش باشد، اهريمن را بدان جا راهي نيست.
شير: شير تازه دوشيده شده نمادي از غذاي نوزاد كيهاني است.زيرا بر اساس اسطورهاي آفرينش انسان در گهنبار همس پت ميديم گاه يعني در روز سال آفريده شده است.بنابراين در جشن زايش، آدميان نيز به شير نياز دارند.شير در مراسم مذهبي مقدس شمرده مي شود و گاهي آنرا با عصار گياه هوم در مي آميختند.پنير تازه هم كه از فرآورده هاي شير است و داراي انديشه باروري است بر سر سفره نوروزي قرار دارد.پادشاهان ساساني در بامداد نوروز از خرمايي كه درون كاسه شير ريخته مي شد به همراه پنير تازه مي خورند كه بركت افزا بود.
تخم مرغ: انواع سفيد و رنگين آن بايد زينت بخش خوان نوروزي باشد.چون تخم و تخمه نمادي از نطفه و نژاد است و در روز جشن تولد آدميان تخم مرغ تمثيلي از نطفه باروري است كه به زودي بايد جان بگيرد تا زايش انجام پذيرد.پوست تخم مرغ خود نمادي از آسمان و طاق كيهان است.ميترا نيز بنابر اسطوره از تخم كيهاني بوجود آمد.در روستا ها رسم بر اين است كه يكي از تخم مرغ ها را بر روي آيينه مي گذارند و اعتقاد دارند كه در هنگام تحويل سال، تخم مرغ بر روي آيينه خواهد جنبيد.
آيينه: از نظر واژه شناسي از ريشه ادونك Advenakبه معني شكل و ديدار آمده است.در نخستين روز نوروز انسان بر اثر آميختن فروهر مينوي با نيروهاي ديگر شكل مي گيرد. نماد آن در خوان نوروزي آيينه می باشد تا شكل پذيري آسان گردد.از اين رو يك آيينه را در بالاي خوان نوروزي و آيينه را در بالاي خوان نوروزي و آيينه ديگر را زير تخم مرغ مي گذارند.
ماهي: اسفند ماه در برج حوت ( ماهي ) است و به هنگام نوروز برج حوت به حمل (شتر ) تحويل مي شود، از اين رو نمادي از آخرين ماه سال در خوان نوروزي گذاشته مي شود.علاوه بر آن ماهي يكي از نمادهاي آناهيتا فرشته آب و باروري است و وجود آن در سفره نوروزي باعث بركت و باروري در سال نو مي گردد.خوردن غذاي ماهي در شب عيد هم به همين دليل است.
انار: از مقدس ترين درختان است.مردم به تك درخت انار نزديك زيارتگاه ها و بالاي تپه ها و كوه ها دخيل مي بندند و تركه هاي انار را به عنوان برسم مقدس در آيين بدست مي گرفتند.شكل غنچه و گل انار مثل آتشدان است و هميشه مقدس شمرده مي شد.پردانگي انار هم نماد بركت و باروري است.
گل بيدمشك: نمادي از امشاسپند سپندارمزد و گل ويژه اسفند ماه است.
نارنج: نمادي از گوي زمين است و هنگامي كه در ظرف آبي نهاده شود نمادي از زمين در كيهان است.گردش آن هم بر روي آب نمودار گذشتن برجهاي دوازده گانه و تحويل سال است.
دانه هاي اسپند: اسفند از واژه اوستايي Spanta به معني مقدس گرفته شده است.امروزه در خانواده ها براي دفع چشم زخم بر روي آتش پاشيده مي شود.دانه هاي اسپند به رشته كشيده زينت بخش خانه هاي روستايي است.بر سر خوان نوروزي چيزهاي ديگري مثل شيريني و نقل كه نماد شيرين كامي است و آرد كه نمادي از بركت است، گذاشته مي شود.
هفت امشاسپندانAmahraspandan:
Ohrmazd هرمزد) اهورامزدا: به معني سرور دانا است.از آنجايي كه نزد ايرانيان باستان هر يك از گل ها و درختان ويژه يكي از امشاسپندان (به معني پاكان جاويدان) است پس درخت مورد (ياس زرد) كه هميشه سبز و خرم است ويژه هرمزد بوده و يك شاخه از آنرا سر سفره نوروزي مي گذاشتند.
Wahman وهومن: یعني انديشه نيك.ياس سفيد گل ويژه بهمن ماه است پس شاخه اي از آن زينت بخش گلدان سفره نوروزي مي شد.
Ardwahishtارديبهشت: سومين روز فروردين ماه ارديبهشت (اشاوهيشته يا ارئه وهيشته)است كه به (چم ) معني بهترين پاكي و راستي است.از آنجايي كه آتش سوزانندهء تمام پليدي ها و روشني بخش است پس بر سر سفره نوروزي هميشه آتشداني افروخته گذاشته مي شد.چون گل مرزنگوش ويژه ارديبهشت ماه است پس آنرا بر سر خوان نوروزي قرار مي دادند.
Shhrewar شهريور: چهارمين روز فروردين ماه است.واژه شهريور (خشتره وئيريه) به معني شهرياري آرزو شده يا كشور جاوداني است.اين امشاسپند نگهبان فلزات و دادگري است.
Spandarmad سپندارمزد: روز پنجم فرودين ماه سپندارمزد (اسفند) است كه به معني عشق و فروتني پاك (پارسايي) است.اسپند نشانهء وفا و بردباري است و بيدمشك گل ويژهء اوست.
kHordad خرداد: روز ششم فروردين، خورداد ياخوردات(هئوره تات)، یعني كامل،بي كاستي و رسا.سوسن ويژه اين امشاسپنداست.
Amurdad امرداد: هفتمين امشاسپند امرداد (امرتات) است.امشاسپند امرداد نگهبان گياهان است و هميشه همراه خرداد (نگهبان آب) است.گل ويژهء آن زنبق است.
 

http://www.yomnaa.com




:: بازدید از این مطلب : 208
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 اسفند 1386 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: